بسته به این که جزء سوم طرح یعنی یارانه در قالب کالا، پول و هم کالا و هم پول تسهیم، تقسیم و تبدیل شود، حالتها و سناریوهای متفاوتی محتمل خواهد بود. در واقع برآیند انطباق اجزا و گامهای طرح این حالتهای متفاوت را پیشرو قرار میدهد که این حالتها را میتوان در قالب سه سناریو مورد ارزیابی قرار داد:
سناريوي اول؛ همهی احتمالات ممکن
سناريوي اول همهی احتمالات ممکن را در بر میگیرد و میتواند تمامی ابعاد و امکانات طرح را نشان دهد. در این حالت یارانه هم در قالب کالایی ارائه میشود و هم در قالب پول. از اینرو گامهای تسهیم تا تبدیل باید هم برای یارانهی کالایی و هم یارانهی پولی انجام شود؛ یعنی همانگونه كه گفته شد سهم هر کس از یارانهی کالایی و پولی مشخص شود، سپس این سهم بین افراد تقسیم گردد، درنهایت وقتی سهمیهی یارانهی هر فرد در قالب کالا یا پول در اختیارش قرار گرفت بتواند آنها را تبدیل کند.
فرایند تبدیل کامل، تبدیل کالا به کالا، پول به کالا و کالا به پول را شامل ميشود. تبدیل پول به پول برای همه قابل فهم است. پسانداز یک تبدیل پول به پول است که یک مقدار معين پول که قدرت خرید مشخصی در زمان حال دارد، پسانداز شده و عملاً در آینده به پولی باقدرت خرید متفاوت تبدیل میشود. معکوس این حالت با قرض گرفتن انجام میشود.
اما در تبديل كالا به كالا، اگر امکان پسانداز کالایی که به آن یارانه تعلق گرفته به هر نحوی ایجاد شود، این کالا در زمان حال به کالایی در آینده تبدیل میشود. عکس این حالت هم ممکن است.
اینها حالتهاي سادهی تبدیل است. در حالت مختلط، تبدیل کالایی که به آن یارانه تعلق گرفته به پول و تبديل يارانهي پولي به كالاي غير يارانهاي ممكن خواهد شد. البته بخش اول تبديل مختلط اهميت بالاتري از بخش دوم آن دارد. چرا كه همواره امكان تبديل پول، خواه از محل پرداخت يارانه تأمین شده باشد يا از منابع ديگر، به كالا وجود داشته و دارد، مهم اين است كه امكان تبديل كالاي يارانهاي به پول وجود داشته باشد.
يك نمونه براي امكان تبدیل کالا به کالا، امکان ذخیرهسازي بنزين در کارتهای سوخت است، كه در آن بنزين يارانهاي، مثلاً 400 توماني ميتواند پسانداز شود و در آينده حتي زماني كه ديگر بنزين با آن قيمت عرضه نميشود، مصرف شود.
يا در نمونهاي ديگر در تبدیل پول به کالا، امروز اگر مشترکی قصد مصرف بیشتر از سهمیه بنزين را داشت، ميتواند آن را با قیمت آزاد خریداری کند.
براي تبدیل کالا به پول هم نمونههاي زيادي وجود دارد كه عمدتاً در يك چنين طرحهايي سازوکار مشخصي براي آن در نظر گرفته نميشود اما چون اين گام براي تكميل طرح يك گام ضروري و پيشاقانون است، افراد عمدتاً بهصورت غیررسمی خود آن را تكميل ميكنند. فروش كالاهاي كوپني به قيمت آزاد در گذشته يا فروش بنزين مازاد به قيمت آزاد در طرح سهميهبندي بنزين مثالهاي مشخصي هستند از اينكه حتماً در گام تبديل بايد براي تبديل كالاي يارانهاي به پول يك سازوکار مشخص در نظر گرفته شود.
«اگر سه گام مطرح شده، در کنار یارانه، پول و کالا قرار گیرد، سناریوی اول، بهصورت فرایند تبدیل کامل یعنی تبدیل کالا به کالا، پول به کالا و کالا به پول تعریف میشود.»
سناریوی دوم حالت حاکم امروز
سناریویی که امروز در کشور حاکم است از حیث اجزا، گامها و انطباق اجزا و گامها پیچیدگیهای عجیبی دارد که برای درک آن باید ابتدا جز دیگری به اجزای طرح اضافه کرد. در حال حاضر کالاهای یارانهای بههیچوجه به قیمت کاملاً آزاد عرضه نمیشوند و در دو وضعیت تمام یارانهای و شبه یارانهای عرضه میشوند. مثلاً در مورد بنزین که مثال ثابت این نوشتار است، امکان خرید بنزین غیر یارانهای ممکن نیست. افراد اگر سهمیهی بنزین یارانهای خود را مصرف کنند و به بنزین بیشتر نیاز پیدا کنند بنزین شبهیارانهای را پیش روی خود دارند نه بنزین کاملاً آزاد. در این حالت جز شبهیارانهاي بخشی از محدودهی جز کالا را به خود اختصاص ميدهد.
«در حال حاضر کالاهای یارانهای بههیچوجه به قیمت کاملاً آزاد عرضه نمیشوند و در دو وضعیت تمام یارانهای و شبه یارانهای عرضه میشوند.»
با توجه به اینکه به کالاهای شبهیارانهای هم یارانه تعلق گرفته پس طبعاً گامهای تسهیم تا تبدیل باید برای جز شبهیارانهای نیز در نظر گرفته شود.
در وضعیت فعلی یارانه هم بهصورت نقدی و هم بهصورت کالایی پرداخت میشود. در گام تسهیم، سهم همه از یارانهی نقدی برابر است و چیزی در حدود 45،500 تومان سهمیه هر فرد از یارانهی نقدی است[1]؛ اما یارانهی کالایی بهصورت مساوی به همه پرداخت نمیشود. در حال حاضر منابع انرژی مثل بنزین يا کالاهای اساسی مثل نان؛ برای همهی افراد با یک قیمت مساوی عرضه میگردد.
اما برخلاف یارانهی نقدی همه بهصورت مساوی از این یارانهی کالایی بهره نمیبرند. باز هم اگر به مثال بنزین رجوع شود، امروز قیمت یارانهای و نیمه یارانهای بنزین برای همه یکسان است، اما همهی مردم از یارانهای که بر روی این کالا قرار دارد بهصورت مساوی بهرهمند نمیشوند! امروز بسیاری از مردم اساساً خودروی شخصی ندارند که بخواهند از بنزین یارانهای بهرهمند شوند! امروز بسته به اینکه افراد خودروی شخصی داشته باشند یا خیر، از مقدار متفاوتی از یارانه بهرهمند میشوند. علاوه بر این، اگر هم خودروي شخصي داشته باشند؛ بسته به اینكه به چه میزان از بنزین استفاده کنند حتی با وجود سهمیهبندی همچنان در حال بهرهمند شدن از یارانه هستند. چرا که بعد از اتمام سهمیه، افراد با بنزین آزاد روبرو نمیشوند و با قیمت نیمهیارانهای بنزین روبرو خواهند بود. در این سازوکار هر کس از بنزین بیشتری استفاده کند، سهم بیشتری از یارانه عایدش شده است!
در مورد برق، آب یا دیگر منابع انرژی نیز وضعیت به همین منوال است. درست است که امروز با مصرف بیشتر برق افراد با افزایش پلکانی قیمت آن مواجه خواهند شد، اما برق در گرانترین و بالاترین قیمت خود هنوز با قیمت آزاد و غیر یارانهای فاصله دارد و هنوز بر روی آن یارانه پرداخت میشود. در این مورد هم هر فرد كه برق بیشتری استفاده کند از یارانهی بیشتری سهم برده است.
گام تقسیم در شرایط فعلی و با پیشرفت علم و تکنولوژی سادهتر از گذشته است و در مورد کالایی مثل بنزین سازوکار کارت سوخت توانست امکان اختصاصدهی سهمیهی هر فرد و تقسیم آن را عملیاتی کند.
در نهايت گام سوم، يعني تبديل، ضعيفترين گام اجرا شده در طرح هدفمندی کنونی است و به نظر ميرسد در طرحریزی توجه چنداني به آن نشده است. اين گام تنها در مورد کالای خاص بنزین آن هم بهصورت محدود عملياتي شده است. همانگونه که در سناریوی حالتهای ممکن بررسی شد تبدیل کالا به کالا، پول به کالا و کالا به پول ممکن است. در حال حاضر در مورد خاص بنزین، امکان تبدیل کالا به کالا و پول به کالا وجود دارد. افراد میتوانند بنزین یارانهای خود را در کارتهای خود پسانداز و در آینده آن را مصرف کنند. علاوه بر این اگر فردی سهمیهی خود را تمام کرد میتواند پول خود را به بنزین شبهیارانهای تبدیل کند و آن را خریداری کند.
«در وضعيت موجود، علاوه بر جز يارانه، جز شبهيارانه نيز تسهيم، تقسيم و تبديل ميشود. تبديل كالا به كالا و پول به كالا نيز بهصورت محدود ممكن است.»
سناریوی سوم، وضعیت مطلوب
اما در سناریوی سوم، در اجزا و گامهای طرح تغییراتی اتفاق میافتد تا بتواند شرایط مطلوب را ایجاد کند. در این سناریو جز یارانهی پولی مطرح نيست و یارانه تنها در قالب کالایی ارائه خواهد شد، البته عدم پرداخت یارانهی پولی در گام تبدیل جبران میشود که در ادامه توضیح داده خواهد شد. علاوه بر حذف جز یارانهی پولی، جز شبه یارانهای هم که در وضعیت فعلی مطرح است موضوعیت نخواهد داشت، یعنی اگر افراد سهمیهی خود را مصرف کنند و نیازی مازاد بر آن داشته باشند با قیمت غیر یارانهای و آزاد روبرو خواهند بود.
«در این سناریو جز یارانهی پولی و جز شبه یارانه که در وضعیت فعلی مطرح است موضوعیت نخواهد داشت»
با وجود قيمتهاي آزاد، در روند اجرای گامهای طرح، گام تسهیم باید با دقت زیادی انجام شود. در حال حاضر متوسط مصرف افراد از کالاهای اساسی و منابع اصلی انرژی مشخص است. بهطور مثال متوسط مصرف ماهانهی برق هر خانوار مشخص است، منابع اساسی دیگری مثل، آب، گاز، بنزین و مواردی از این دست نیز از این قاعده مستثنا نیستند. ازاینرو برای تعیین دقیق سهمیهی افراد از یارانهی کالایی میزان متوسط مصرف ماهانه ملاک خوبی است و میتوان طبق آن سهمیه را بهگونهای مشخص کرد که هر فرد حداقلِ نیاز به استفاده از کالاهای غیر یارانهای را که با قیمت آزاد عرضه میشوند، پیدا کند. البته در تعیین سهمیهی هر فرد یا هر خانوار باید ملاحظاتی مثل عدم بهرهوری در سیستمهای فعلي نیز در نظر گرفته شود تا سهمیهی اختصاص یافته متناسب با شرایط و امکانات موجود باشد. بهطور مثال اگر مصرف غیر بهینهی بنزین در خودروها در نظر گرفته نشود، سهمیهی بنزین اختصاص یافته به هر خودرو کمتر از میزان مورد نیاز خواهد بود.
درواقع اگر این گام محکم برداشته شود، گامهای بعدی با سهولت بیشتری اجرایی خواهند شد، چرا که با اختصاص سهمیهی مناسب به هر فرد، احتمال نیاز به مصرف بالاتر از سهمیه به حداقل خواهد رسید.
در گام تقسیم سهمیهی مشخص هر فرد در اختیارش قرار خواهد گرفت. این گام از طرح تغییر قابل ملاحظهای نسبت به قبل پیدا نخواهد کرد. در این گام سهمیهی مشخص هر فرد از یارانهی کالایی تقسیم میشود و همانگونه که گفته شد خبری از یارانهی پولی نخواهد بود.
اما مهمترین تفاوت این سناریو با وضعیت موجود در گام تبدیل خود را نشان خواهد داد. این گام توان اصلی و ضمانت اجرای طرح است که در آن امکان تبدیل کالا به پول فراهم میشود؛ امکانی تا به امروز تنها حالت معکوس آن در قالب تبدیل پول به کالا ممکن بود. امکانی که وجود آن جبران عدم توزیع یارانهی پولی را میکند.
درواقع اگر خانواری در مصرف یارانهی کالایی خود صرفهجویی کرد، دولت مقدار مازاد بر مصرف را از آن خانوار خریداری میکند؛ یعنی کالای یارانهای به پول تبدیل میشود. اگر این سناریو با شرایط موجود انطباق یافته و با مثال این نوشتار مصداقیابی شود بهتر درک خواهد شد.
در این فرآیند، کالای یارانهای، مثلاً بنزین، به قیمت آزاد خریداری میشود و بعد از کسر مقداری که هر فرد برای مصرف آن کالای یارانهای باید بپردازد که در دور اول هدفمندی یارانهها، برای بنزین 700 تومان است، میزان باقیمانده به حساب او واریز میشود.
البته اگر خانواری سهمیهی بنزین خود را مصرف کند میتواند نه با قیمت نیمهیارانهای یعنی 1000 تومان، بلکه به قیمت واقعی و آزاد بنزين خريداري كند. حال اگر فردی صرفهجویی کرد و یا وسیلهی نقلیه نداشت مقدار مازاد را تنها دولت، نه سازوکاری مثل بازار، بعد از کسر 700 تومان که سهم مصرفکننده برای استفاده از آن است، خریداری میکند و مابهالتفاوت را متناسب با نرخ وارداتي بنزين بابت هر لیتر به حساب او واریز میکند.
حال اگر فرض شود، حداقل تفاوت نرخ يارانهاي بنزين از نرخ وارداتي و آزاد بنزين چيزي حدود 1000 تومان باشد و يك فرد در طول یک ماه 30 لیتر در مصرف بنزین صرفهجویی کند، دولت این مقدار را با قیمت 1000 تومان بابت هر لیتر از وی میخرد. در این صورت فرد توانسته تنها بابت صرفهجویی در مصرف بنزين، حداقل 30 هزار تومان به دست آورد.
از دیگر اقلام یارانهای برق است و طبق برآوردهای وزارت نیرو، قیمت واقعی برق برای هر کیلووات ساعت 500 تومان است.[2] این در حالی است که در شرایط فعلی هر کیلووات ساعت برق با نرخ 53 تومان در اختیار هر خانوار قرار میگیرد. اگر سهمیهی ماهانهی هر خانوار متناسب با متوسط مصرف ماهیانه، 300 کیلووات تعیین شود، در گام تبدیل خانواری که 600 کیلووات ساعت برق مصرف کند میبایست بابت 300 کیلووات ساعت اضافی، نرخ واقعی کیلوواتی 500 را پرداخت کند. حال اگر خانواری صرفهجویی کرد و در طول یک ماه کمتر از 300 کیلووات مصرف کرد دولت مقدار صرفهجویی شده را با نرخ 450 تومان بابت هر کیلووات، از او خریداری ميکند.
در این سناریو مصرف زیاد باید به قیمت آزاد تأمین شود و صرفهجویی امکان فروش به نرخ آزاد را خواهد داشت.
«مهمترین تفاوت این سناریو با وضعیت موجود در گام تبدیل خود را نشان خواهد داد؛ اگر خانواری در مصرف یارانهی کالایی خود صرفهجویی کرد، دولت مقدار مازاد بر مصرف را از آن خانوار خریداری میکند؛ یعنی کالای یارانهای به پول تبدیل میشود.»
این سازوکار میتواند در درجهی اول بهینهسازی مصرف انرژی و در درجهی دوم هدفمندسازی یارانه را به یک طرح ایدهآل تبدیل کند؛ اما به دلیل اهمیت بالای گام تبدیل و حالتهای مختلفی که نقشآفرینی یا عدم نقشآفرینی پول میتواند ایجاد کند، بهتر است این حالتها بهصورت مجزا مورد بررسی قرار گیرند.
[1] http://www.tabnak.ir/fa/news/392085
[2] http://www.tabnak.ir/fa/news/384364