هدفمندسازی یک بخش کالایی دارد و یک بخش پولی. حال برای اینکه جزء کالایی به صورت بهینه مصرف شود و به صورت هدفمند در اختیار افراد قرار بگیرد، به آن یارانه تعلق میگیرد. جزء دیگر یعنی پول هم، در قالب یارانهی پولی به کمک میآید تا بتواند جبران مافات کند. یعنی اگر فردی نتوانست از یک نوع کالای یارانهای استفاده کند با پول آن نیازهاي دیگر خود را تامین کند.
حال وقتی به کالا و پول که دو جزء این طرح هستند و قرار است به صورت بهینه مصرف و هدفمند توزیع شوند یارانه تعلق میگیرد حساسیت این دو جزء بیشتر میشود. زیرا یارانه ابزاری است برای تسهیل کردن هدفمندسازی که باعث میشود کالا به خصوص منابع حساس و حیاتی انرژی، بهینه مصرف شوند نه اینکه یارانه، خود عامل مصرف غیر بهینه شود. البته نباید فراموش کرد که کالاها ثروتهای واقعی و اساسی هستند و پول تنها یک ثروت غیر واقعی است.
اساساً یارانه یک ابزار سیاسی است. در واقع یک فرم از حمایت مالی و کالایی است که به بخش اقتصادی، یک نهاد کسب و کار و یا یک فرد ارائه میشود با این هدف که سیاستهای اجتماعی اقتصادی را ترویج دهد.[1] یعنی اگر قرار است یارانه برای جا انداختن سیاست اجتماعی به کار گرفته شود، پس نباید به ضد خودش تبدیل شود. از این رو در هر نوع طرحریزی برای هدفمندسازی، باید سه حالت در نظر گرفت، اینکه یارانه به صورت پولي عرضه شود، به صورت کالايي عرضه شود و یا هم روی کالا و هم روی پول یارانه پرداخت شود.
«اجزای هدفمندسازی یک بخش کالایی دارد و یک بخش پولی. حال وقتی به کالا و پول که دو جزء هدفمندسازی هستند یارانه تعلق میگیرد حساسیت این دو جزء بیشتر میشود.»
حال سوال اینجاست که سه جزء کالا، پول و یارانه چگونه در اختیار مصرفکنندگان قرار بگیرد تا به صورت هدفمند توزیع و به صورت بهینه مصرف شود؟
پاسخ به این چگونگی سه گام اصلی دارد:
گام اول، تسهيم
همانطور که در مورد تمدن مسلمانان در اروپا ذکر شد میزان سهميهی آب زمینهای کشاورزی متناسب با نوع خاک و اندازهی زمین تعیین میشد امروز هم بايد با تعیین دقیق نیاز یک خانوار نسبت به انواع انرژی، سرانهی مصرفي هر خانوار مشخص شود، یعنی تسهیم صورت گیرد. در اين گام برای هر مشترکی، از یک محل مسکونی گرفته تا یک مشترک صنعتی، سهمیهی مصرفی ماهانه متناسب با نياز آن مشترك به صورت دقيق تعيين خواهد شد. این گام در مورد بنزین انجام شد، در اوایل تیر ماه سال 1386 برای اولین بار طرح سهمیهبندی بنزین با تخصیص 360 لیتر فصلی (ماهانه 120 لیتر) آغاز شد. از همان سال اما به تدریج از سهمیهی ماهانه کاسته شد تا اینکه سهمیه بنزین از ابتدای سال 1389 تا به امروز از 80 لیتر در ماه به 60 لیتر کاهش یافته است.[2]
گام دوم، تقسيم
بعد از گام سهمیهبندی باید سرانهی هر مشترک در اختیارش قرار گیرد، اینکه سهمیهی هر فرد مشخص شود تنها گام ابتدایی است، شیوهی در اختیار قرار دادن سهم هر فرد و تقسیم آن گام دوم طرح است. در سیسیل و سازوکار بهینهسازی مصرف در آن دوران هم، بعد از مشخص شدن سهم آب هر زمین، 224 نوع دریچهِي متمایز برای تقسیم سهمیهی آب هر زمین طراحی شده بود که آب را به زمینهای کشاورزی وارد میکردند.
در مرحلهی اول طرح هدفمندی یارانهها، گام تقسیم در مورد بنزین با ساز و کار کارت سوخت و جایگاههای هوشمند توزیع بنزین، اجرایی شد. بدون این سیستم امکان اینکه هر ماه سهم معینی از بنزین به دارندگان خودرو اختصاص یابد وجود نداشت.
گام سوم تبديل
اگر مشترکی در مصرف سرانهی تعیین شده صرفهجویی کرد، باید ساز و کار مشخصی برای تبدیل ماندهی انرژی او وجود داشته باشد. امکان پسانداز و موکول کردن مصرف به آینده سادهترین شکل این تبدیل است، که در آن افراد میتوانند مصرف خود را در زمان حال به مصرف در زمان آینده تبدیل کنند. البته اگر در این گام پول هم نقش داشته باشد، گام تبدیل از حالت ساده خارج شده و امکان تبدیل کالا یا انرژی به پول هم ممکن خواهد شد.
در مثالی که از ابتدا به آن پرداخته شد، هیچ گاه دربارهی امکان تبدیل سهمیهی آب هر کشاورز در سیسیل سخنی به میان نیامد. گام تبدیل در فرآیند بهینهسازی مصرف آب در آن زمان خیلی جدی گرفته نشده بود، هر چند کشاورزان در مناطقی که مقررات حاکم بر تقسیم آب اجازه میداد اگر به سهمیه خود در یک زمان خاص نیاز نداشتند، میتوانستند آن را به زمینهای همسایهی خود واگذار کنند. زمانی هم که زمین همسایه به سهمیهی آب خود نیاز نداشت آن را پس بگیرند.
این گام در سهمیهبندی بنزین هم اجرایی نشد و یکی از نواقص جدی این طرح بود. نقصی که شواهد مهمی را میتوان برای اثبات وجود آن پیدا کرد. به عنوان نمونه حجم بنزین 400 تومانی ذخیره شده در کارتهای سوخت تا تاریخ 17 فروردین ماه 1393 حدود دو میلیارد و 710 میلیون لیتر بوده است. از این رو بسیاری از دارندگان سهمیهی بنزین 400 تومانی نسبت به سوخت یکبارهی بنزین پسانداز شدهی خود نگران شده بودند. این نقص قبلا هم خود را نشان داده بود زمانی که در همان ابتدای اجرای طرح سهمیهبندی بنزین برخی از دارندگان خودرو سهمیههای مازاد خود را میفروختند تا سایر نیازهای خود را با درآمد آن تامین کنند.
«فرایند کامل بهینهسازی مصرف انواع حاملهای انرژی سه گام اصلی دارد؛ تسهیم، تقسیم و تبدیل.»
همانگونه که گفته شد طرح بهینهسازی مصرف از سه بخش کالا، پول و یارانه تشکیل شده است. بخش کالایی که جز اصلی است، بخش پولی هم نسبت به آن یک جز فرعی است، و برای اینکه جزء کالایی به صورت بهینه مصرف شود جزء سوم، یعنی یارانه، هم به آن اضافه شده است. حال برای رسيدن به یک زاویه نگاه کلانتر و برای دستیابی به همه جانبهنگری و نگرش سیستمی باید سه گام اصلی اجرای طرح یعنی: تسهیم، تقسیم و تبدیل بر سه جزء اصلی طرح یعنی: کالا، پول و یارانه منطبق شوند. از این طریق می توان اجزا و ابعاد طرح را با هم دید و بهتر متوجه پیچیدگیهای اجرای این طرح شد.
پیشتر بیان شد که یارانه یک ابزار سیاستگذاری است و بسته به اینکه؛ در قالب کالا یا پول پرداخت شود، به کدام کالاها اختصاص داده شود و در نهایت به چه کسانی داده شود، میتوان دو کارکرد اصلی توزیع هدفمند منابع و همچنین بهینهسازی مصرف کالاهای اساسی را از آن انتظار داشت. به این دلیل است که تسهیم، تقسیم و تبدیل یارانه و نه دو جز دیگر کالا و پول در این طرح اهمیت دارد.
حال بسته به این که جزء سوم طرح یعنی یارانه در قالب کالا، پول و هم کالا و هم پول تسهیم، تقسیم و تبدیل شود، حالتها و سناریوهای متفاوتی محتمل خواهد بود. در واقع برآیند انطباق اجزا و گامهای طرح این حالتهای متفاوت را پیشرو قرار میدهد.
[1] Myers, N.; Kent, J. (2001). Perverse subsidies: how tax dollars can undercut the environment and the economy. Washington, DC: Island Press. ISBN 1-55963-835-4.
[2] www.isna.ir – سرنوشت بنزین 400 تومانی چه میشود؟