در بخش یکم از این نوشتار، به چارچوب مفهومی علم معاش در قرآن پرداخته شد و در این چارچوب مفهومی دربارهی دو مفهوم کلیدی و مهم انفاق و ربا و دکترین آنها توضیحاتی طرح گردید. اینکه این دو مفهوم از حیث دکترینال درست در مقابل هم قرار میگیرند و مكتب انفاق، واگذارکنندهمحور است، به صورت بلاعوض و مكتب ربا، گیرندهمحور است، به صورت بلاعوض.
در این نوشتار در ادامهی تبیین تمایز انفاق از ربا، به مفهوم رزق به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در دایرهی مفاهیم علم معاش قرآنی پرداخته میشود.
مفهوم رزق
آنچه كه در قالب انواع سرمايهي مال و نفس در اختيار انسان قرار ميگيرد، رزقي است كه از سوي خداوند نصيب انسان ميشود. مفهوم رزق در ادبیات استراتژيک اقتصادي، در غرب و حتي حوزهي ايران معادل ندارد. رزق يكي از واژههاي بسيار عميق در قرآن است. با مطالعهي تفكر استراتژيك اقتصادي در غرب، نگاههاي فلسفي حاكم در آنجا و همچنين نگاه يهود و مسيحيت، يك نتيجهي مهم حاصل ميشود كه رويكرد مبتني بر ارتزاق يك رويكرد اساسي در تفكر استراتژيك است. از اينرو در دامنهي رويكردهايي كه ميتوان بر اساس آنها طرحريزي استراتژيك انجام داد، رويكرد قرآني رزقمدار نيز مطرح است. اين رويكرد، مشابه رويكردهايي مثل رويكرد امنيتمدار، انسانمدار، عرصهمدار، ستيزهمدار و ساير رويكردهاي مشابه، در طرحريزي استراتژيك نظام اجتماعي جايگاه بسيار ويژهاي دارد.
اين مفهوم صرفاً در حوزهي مادي مطرح نيست. خداوند هم در حوزهي مسائل مادي و هم در حوزهي مسائل معنوي، منشا اصلي رزق است و طبق آيهي 37 سورهي روم خداوند رزق را براي هر كس بخواهد بسط ميدهد[1].
در الگوي معيشت خدامحور، فاعل قبض و بسط رزق، يعني رزاق، كه خداوند است در زندگی انسان نقشي اساسی دارد. در الگوی معیشت خدا محور، در تمام شئونات زندگی، خدا حی و حاضر است و از اينرو تبیین نقش رزاق يك مسئلهي محوري است. اما در الگوي معيشت لیبرالیستی، اصلا عامل بیرونی و الهی وجود ندارد. به همين دليل عنصر رزق و به تبع آن رزاق غایب است. مفهوم رزق از این حیث در الگوي معيشتي غرب به هیچ وجه مطرح نیست.
مفهوم رزق، در نسبت با مفهوم قسط تبيين ميشود. قسط يعني هر كس سهم ديگران را هر آنچه هست بپردازد؛ كه اين مفهوم در بين انسانها مطرح است. حال رزق سهمی است که هر کس از خدا دریافت میکند یعنی خدا سهم هر کس هر چه هست را به او میپردازد؛ كه اين مفهوم بين خدا و انسان مطرح است. در واقع، قسط در ميان افراد، پرداخت سهم هر فرد از سوي ديگران است؛ اما رزق پرداخت سهم هر كس از سوي خداوند است.
به عنوان مثال، يك استاد دانشگاه، بايد بسته به ظرفيت دانشجويانش، آنچه را از علم ميداند به آنها منتقل كند. اين عمل او قسط است؛ يعني پرداخت سهم هر كس از علم هر اندازه كه هست.
اما زماني كه خداوند، سهم هر يك از انسانها را در حد ظرفيت آنها و با توجه به شناختي كه از مخلوق خود دارد ميپردازد، اين سهم، رزق و خداوند در اينجا رزاق است.
از اينرو رزق سهمي است كه هر كسي از خدا دريافت ميكند، كه اين سهم دو بعد دارد؛ مادي و معنوي. رزق مادي مانند، سهمي كه هر كس از خوراك، پوشاك و مسكن دارد؛ سهم معنوي مانند سهمي كه هر كس، از علم، استعداد، محبت و مواردي از اين دست دارد.
از سوي ديگر رزق دو بعد ديگر هم دارد، دنيوي و اخروي. انسان هم در دنيا از رزق بهرهمند ميشود و هم در عقبا. رزق دنيوي ميتواند هم مادي باشد و هم معنوي، كه امكان قبض و بسط دارد. در واقع در زندگي دنيوي و حيات مادي، رزق انسان چه مادي باشد و چه معنوي، امكان قبض و بسط دارد، «خداوند روزي را براي هر كس بخواهد گسترده يا تنگ ميسازد».[2]
اما انسان در عقبا هم ارتزاق خواهد داشت. در آیهی 169 سورهی آل عمران به ارتزاق و روزي خوردن انسان در عقبا اشاره ميشود، اينكه «كساني كه در راه خدا كشته شدهاند مرده حساب نكنيد، بلكه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان رزق ميخورند»[3]. انسان در عقبا هم مرزوق خواهد بود و از رب خود رزق دريافت خواهد كرد، با اين تفاوت كه ديگر اين رزق مانند دنيا دچار قبض و بسط نخواهد شد و به صورت مستمر شامل حال انسان خواهد شد.
هرم نيازهاي مازلو و هرم رزق
در ابتدای دههی 1970 از آبراهام مازلو[4] خواسته شد تا نیازهای انسانی را دستهبندی کند که مبتنی بر آن تولید کالا و تبلیغات برای فروش صورت گیرد تا رکود اقتصادی آن دوران در ایالات متحده به رونق برسد. اما ساختار هرم نیازهای آبراهام مازلو در حوزهی اقتصاد محدود نماند و وارد حوزههاي ديگر دانش از جمله روانشناسی هم شد. خصوصا در حوزهي روانشناسي تبليغات، براي ذائقهسازي كالاهاي مختلف روي اين هرم كار گسترده صورت گرفت و در بازاريابي كالاها مبتني بر هرم نيازهاي مازلو عمل ميشد.
«هرم نيازهاي آبراهام مازلو»
مطالعه بر روي نيازهاي انسان و دستهبندي آنها را ميتوان صرفا در قالب يك كار تجاري و تبليغاتي انجام داد. اما ميتوان مطالعه بر روي نيازهاي واقعي را از اين حيث انجام داد كه انسان به هر چيزي واقعا نيازمند باشد رزق و روزي او خواهد شد؛ يا هر آنچه كه رزق انسان ميشود، نياز واقعي انسان است. خداوند به عنوان عنصر فاعلي و رزاق اگر صلاح انسان را در قبض يك رزق بداند، مثلا رزق سلامتي در انسان را قبض كند، آنگاه انسان به درد و بيماري مبتلا ميگردد. در اينجا خداوند با قبض رزق سلامت، انسان را به درد مبتلا ميكند و از سوي مقابل درد و بيماري رزق انسان شده است. رزق دنيوي دچار قبض و بسط ميشود، مهم اين است كه انسان بداند چه كسي و به چه دليل رزق او را قبض يا بسط داده و او را مبتلا كرده است.
يكبار ميتوان در نسبت ميان رزق و نياز، از نياز به رزق رسيد بار ديگر از رزق به نياز رسيد. به همان نسبت كه نياز انسان ميتواند به يك پديده كم يا زياد شود، رزق انسان هم ميتواند نسبت به آن قبض و بسط پيدا كند.
از اينرو ميتوان هرم جامع رزق را در مقابل هرم نیازهای آبراهام مازلو تعريف و به موازات آن هرم جامع رزق را طراحی كرد. در واقع گذارههايي که در هرم نیازهای آبراهام مازلو وجود دارد نه به چشم نیاز بلكه به چشم رزق نگاه شود، رزقي كه قرار است خداوند به انسان بدهد. به عنوان مثال يكبار نياز انسان به خوردن، پوشش، مسكن، تفريح، بهداشت و مانند اينها در نظر گرفته ميشود بار ديگر، رزق انسان براي خوراك، پوشش، مسكن، تفريح، بهداشت و مواردي از اين دست مطرح است.
از طرف ديگر، در هرم نيازهاي مازلو، وقتي يك نيازي مانند نياز به غذا مطرح است، اگر فردي به غذا دسترسي داشته باشد نيازش برطرف شده و اگر به غذا دست نيابد اين نياز برطرف نشده است. اما در هرم رزق، ممكن است رزق غذا براي انسان قبض پيدا بكند و انسان گرسنه بماند يا با بسط اين رزق، گرسنگياش برطرف شود. در هرم نياز، تامين و يا عدم تامين آن مطرح است در هرم رزق، بسط و يا ضيق آن مطرح است. از اين رو در هرم نيازها، تامين يا عدم تامين نياز مطرح است اما در هرم رزق بسط يا قبض رزق موضوعيت دارد.
هرم رزق در مقابل هرم نيازهاي آبراهام مازلو در طرحريزي استراتژيك يك جامعه يك شيوهي نگاه متفاوت است. براي طرحريزي يك جامعه از شيوههاي مختلف ميتوان استفاده كرد كه مسئلهي نياز و هرم نيازها تنها يك شيوه است. محدود شدن و تمركز صرف بر مفهوم نياز در طرحريزي استراتژيك، اشتباه و نگاه محدود و تكبعدي به انسان است. براي طرحريزي استراتژيك يك جامعه، انواع هرمها را ميتوان تعريف كرد كه تنها يكي از آنها هرم نيازهاي آبراهام مازلو است. تعريف و تبيين هرم رزق در مقابل هرم نيازها، توجه به يك شيوهي متفاوت در طرحريزي مناسبات در جامعه است.
«هرم رزق»
نسبت بیع و رزق
در الگوي معيشتي بيع، براي ارتزاق چرخهي رزق وجود دارد. در اين چرخه از آنچه رزق هر فرد ميگردد او ميتواند با آن بيع صورت دهد و در اثر بيع است كه هر فرد ارتزاق ميكند. این چرخه به صورت طبیعی استمرار دارد. خدا به هر فرد مقداري روزي ميدهد، سپس آن فرد از رزق خود استفاده ميكند با آن به مبايعه، بيع و خريد و فروش دست ميزند، سپس از طريق اين بيع زمينه براي تامين رزق بعدي فراهم ميشود.
«چرخهی رزق و بیع»
نسبت بین بیع با رزق نسبت بسیار زیبا و متوازنی است که یکی از ارکان اصلی نظام معيشتيِ قرآنی محسوب میشود. اگر رزق از سوی خدا قبض شود، بیع نیز قبض میشود و اگر رزق از سوی خدا بسط شود، بیع نیز بسط میشود. يعني هر قدر رزق بسط يابد حجم معاملات، مبادلات و مبايعات در الگوي معيشتي بيع نيز بسط و گسترش خواهد يافت و هر قدر رزق قبض شود اين روند معكوس خواهد شد. حال در این بین شناخت عوامل متعدد مؤثر بر قبض و بسط رزق مادی و معنوی در شناخت الگوي معيشت قرآنی مهم است؛ عواملي مانند گناه، معصیت و ابتلا بر قبض و بسط رزق بسيار موثرند.
«قبض و بسط رزق»
ادامه دارد…*
پانوشت:
[1] . أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِر…؛ «آيا نديدند كه خداوند روزى را براى هر كس بخواهد گسترده يا تنگ مىسازد؟» (سورهي روم، آيهی 37).
[2] . أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِر…؛ «آيا نديدند كه خداوند روزى را براى هر كس بخواهد گسترده يا تنگ مىسازد؟» (سورهي روم، آيهی 37).
[3] . وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَرَبِّهِم يُرزَقونَ؛ (169 آل عمران).
[4]. Abraham Maslow
* این نوشتار برداشتی است از جلسهی ۳۵۹ کرسی نظریهپردازی کلبهی کرامت و هفدهمین شورش علیه طمع، با عنوان رزق و انفاق. برای مشاهدهی فیلم این جلسه به این لینک مراجعه کنید.